دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بازاریابی دیجیتال یعنی استفاده از ابزارهای موجود در اینترنت و دنیای دیجیتال برای بازاریابی خدمات و محصولات. در واقع در این روش بازاریابی بیشتر وابسه به رسانه های دیجیتالی مثل شبکه های اجتماعی هستیم. استفاده از شبکه های اجتماعی به نوعی به بازاریابی دیجیتالی ما کمک می کنند. حال فرقی نمی کند بازاریابی ما در شبکه های اجتماعی به صورت رایگان یا شامل هزینه باشد.
استفاده از هر نوع رسانه ای که مربوط به کسب و کارهای دیجیتال است می تواند به بازاریابی دیجیتال ما کمک کند. مثلا با استفاده از بهینه سازی سایتمان برای موتورهای جست و جو می توانیم از طریق موتورهای جست و جو و به ویژه گوگل مشتریان زیادی را با محصولات و خدمات خود آشنا کنیم. در ادامه بیشتر در مورد ابزارها و روش های بازاریابی دیجیتال صحبت خواهم کرد.
دیجیتال مارکتینگ فقط محدود به کسب و کارهای آنلاین نمی شود. خیلی از دوستان فکر می کنند بازاریابی دیجیتالی فقط برای کسب و کارهایی است که دارای یک وب سایت هستند. در صورتی که به هیچ وجه این طور نیست. خیلی از کسب و کارهای سنتی هم هستند که از طریق تبلیغات دیجیتال سعی دارند تا خدمات خود را به مشتریان احتمالی خود معرفی کنند.
در دیجیتال مارکتینگ سعی می شود از طریق ابزارهایی مثل وب سایت، ایمیل، شبکه های اجتماعی رفتار کاربران و مخاطبان تحلیل شود تا بعد از بررسی های انجام شده بتوان بیشترین بازدهی را از بازاریابی بر روی این افراد کسب کرد. در حقیقت در دیجیتال مارکتینگ هدف اصلی ما فروش است البته فروش بیشتر با داشتن مخاطبان هدف گسترده تر. شاید در بازاریابی سنتی هیچگاه نتوانید به طیف گسترده ای از مخاطبین دست یابید.
دیجیتال مارکتینگ (Digital Marketing) به مجموعه فعالیت هایی که جهت تبلیغ محصولات و خدمات با استفاده از ابزارهای دیجیتالی صورت می گیرد گفته می شود. در حقیقت، بازاریابی دیجیتال یعنی استفاده از ابزارهای موجود در اینترنت و دنیای دیجیتال برای بازاریابی خدمات و محصولات. استفاده از هر نوع رسانه ای که مربوط به کسب و کارهای دیجیتال است می تواند به بازاریابی دیجیتال کمک کند. دیجیتال مارکتینگ تنها محدود به کسب و کارهای آنلاین نمی شود. برخی از افراد تصور می کنند بازاریابی دیجیتالی فقط برای کسب و کارهایی است که دارای وب سایت هستند. در صورتی که به هیچ وجه این طور نیست. خیلی از کسب و کارهای سنتی هم هستند که از طریق تبلیغات دیجیتال سعی دارند تا خدمات خود را به مشتریان احتمالی خود معرفی کنند. در دیجیتال مارکتینگ سعی می شود از طریق ابزارهایی مانند وب سایت، ایمیل، شبکه های اجتماعی و. رفتار کاربران و مخاطبان تحلیل شود تا بعد از بررسی های انجام شده بتوان بیشترین بازدهی را از بازاریابی بر روی این افراد کسب کرد. در حقیقت در دیجیتال مارکتینگ هدف اصلی فروش است البته فروش بیشتر با داشتن مخاطبان هدف گسترده تر. شاید در بازاریابی سنتی هیچ گاه نمی شود به طیف گسترده ای از مخاطبان دست یافت.
دیجینال مارکتینگ در موسیقی:
آیا شما آخرین قسمت از سریال مد من بویژه بخش پایانی آن را تماشا کرده اید؟ به محض شنیدن اولین نت های موسیقی من تبلیغات تلویزیونی با نام ” هیل تاپ” (Hilltop) را به یاد آوردم. آخرین باری که من این موسیقی را شنیدم به حدود ۴۰ سال پیش باز می گردد. این ذات موسیقی است که اثری عمیق در ذهن می گذارد و شما نمی توانید آنرا فراموش کنید. ( مثل نت های نخست سمفونی پنجم بتهوون )
بزرگترین مشکل در تلویزیون چیست؟ارتباط پیام با نام تجاری.
چه تعداد از افراد ممکن است بگویند من دیشب یک تبلیغ جالب دیده ام و به تم آن تبلیغ و نکات جالب آن اشاره کنند اما قادر نباشند تا نام برند تبلیغ کننده را بیاد آورند؟ احتمالا زیاد به این مساله برخورد کرده اید.
شما نمی توانید آنها را سرزنش کنید. بعد از دیدن ۶ یا ۷ آگهی در یک باکس آگهی، چه کسی می تواند نام برند را بخاطر آورد؟ در واقع، مخاطبان خطوط داستان تبلیغ را بهتر از نام برند بخاطر می آورند. خطوط داستان آنها را درگیر می کند اما نام های تجاری نه.
البته یک مشکل اساسی دیگر هم وجود دارد. آیا مخاطبان تلویزیون تبلیغات تلویزیون را خیلی پیگیرانه نگاه می کنند؟ یا آنها تبلیغات تلویزیونی را صرفا تحمل می کنند تا برنامه دلخواهشان مجددا آغاز شود؟ حقیقت این است که بینندگان تلویزیون، برنامه ها را برای تماشا انتخاب می کنند. اما به استثنای صنعت تبلیغات، چه کسی ممکن است بگوید بیایید تلویزیون را روشن کنیم که تبلیغات ببینیم؟ بینندگان صرفا تبلیغات تلویزیونی را تحمل می کنند.
موسیقی ممکن است که به حل این مساله کمک کند.
موسیقی هیل تاپ” توانست به عنوان عاملی در پشت صحنه تمام تبلیغات رادیو و تلویزیونی کوکاکولا نقش ارزنده ای ایفا کند. تنها متن و تصویر هیل تاپ برای آگهی های مختلف تغییر کرد و موسیقی به عنوان عامل شناسایی این مساله که برند در حال تبلیغ ، کوکاکولاست ثابت ماند.
خوب چرا کوکاکولا از آهنگ ” Ninety-nine red balloons” را در تبلیغات اخیر جایگزین کرد؟ و به این ترتیب ارتباط با برند یا طبقه محصول چه شد؟ در پاسخ باید گفت که برند غالب و برتری چون کوکاکولا نیازی به امضای موسیقیایی برای افزایش آگاهی اش ندارد. اما خیلی از برندهای کوچک به این نیاز دارند.
درباره برند ” Mountain Dew” ( یک برند نوشیدنی غیرالکلی) چطور؟ آخرین باری که تبلیغات ” Mountain Dew” را دیدید یا شنیده اید کی بوده؟ ( یا به صورت مخفف تبلیغات تجاری”mtn Dew ، -برای انعکاس یک نام تجاری جدید این محفف چقدر احمقانه است.- ) و چه تعداد از کسانی که Dew را می نوشند، اسلوگان این برند را Do the Dew به یاد می آورند؟ یا حتی شعار قبلی This is how we Dew این برند را؟
کلمات در مقابل آوا
ما در دنیای کلمات زندگی می کنیم. قوانین ما با کلمات نگاشته شده است. شرکت های ما با اسنادی ثبت شده است که با کلمات نوشته شده است. برنامه های بازاریابی ما با کلمات نوشته شده است. خاطراتمان با کلمات نوشته شده است. عمده محتوای ایمیل های ما با کلمات هستند.
اما مساله این است که ما به هیچ وجه در بستر کلمات فکر نمی کنیم. ما در فضای آواها می اندیشیم. هیچ کلمه ای در خیال و ذهن ما نیست. تنها نواها وجود دارند. چگونه اطفال ارتباط برقرار کردن را فرامی گیرند؟ بدون استفاده از کلمات. استفاده از کلمات برای ارتباط برقرار کردن در زمان مدرسه رفتن آغاز می شود. اما کودکان تا پیش از آن برقراری ارتباط از اصوات استفاده می کنند.
این موضوع حتی زمانی که کودکان بزرگ می شوند نیز تغییر نمی کند. آنها بعدا فرامی گیرند که چگونه آواها درون ذهنشان را با مجموعه ای از حروف الفبا ترکیب کنند. اما کلمات همیشه بیرون ذهن قرار دارند. آنچه درون ذهن قرار دارد اصوات و آواها هستند. به همین دلیل است که ذهن در مورد دو کلمه متفاوت principal و Principle دچار سردرگمی می شود. زیرا آوا و تلفظ آنها یکسان اما معانی متفاوتی دارند. در ذهن شما، دو کلمه یاد شده یک صدا و دو معنی دارند. دلیل اینکه دو کلمه همیشه شما را گیج میکند این مساله است که آنها متفاوت دیده شده و متفاوت نوشته می شوند.
موسیقی روح انگیز است اما اصوات نه
تقریبا همه می دانند که ذهن شما صداهای کلمات را در بخش چپ مغز پردازش می کند و موارد دیداری و تصویری در سمت راست مغز پردازش می شود. همچنین بخش سمت راست مغز شما محل احساسات شماست. اما آیا شما این را نیز می دانید که سمت راست مغز سمتی است که با موسیقی تحت تاثیر قرار می گیرد؟ به همین دلیل است که موسیقی قدرت شگرفی دارد و احساسات است که پیوندهای خاطرات را در مغز بوجود می آورد. موسیقی، اصواتی است که مرتب شده و سرو شکل یافته است و با استفاده از تکنیک هایی مثل هارمونی، ملودی و تکرار و ریتم باعث ایجاد حسی دلپذیر در شنونده می شود.
برخلاف کلمات در یک صفحه، موسیقی در یک مکان به زنجیر کشیده نمی شود، در زمان منجمد نمی شود. موسیقی همیشه درحال حرکت و جابجایی است. زمانی به سرعت حرکت می کند و زمانی آرم و سست است. اما همیشه درحرکت است.
اکنون به بازاریابی یک خواننده ی معروف میپردازیم:
Adele Laurie Blue Adkins که بیشتر با لقب هنریاش اَدِل شناخته میشود، خواننده،ترانهسرا و آهنگساز بریتانیایی است. شهرت جهانی وی بیشتر به خاطر دومین آلبوم اش با نام (۲۱) است که در ۲۱ ژانویه ۲۰۱۱ منتشرشده است.
این آلبوم حدود ۳۰ میلیون نسخه در سرتاسر جهان فروختهشده است و رکورد طولانیترین مدت صدرنشینی در جدول پرفروشترین آلبومهای موسیقی در بریتانیا را در کتاب رکوردهای جهانی گینس ثبت کرد. همچنین اَدِل موفق به کسب جایزهی گلدن گلوب و جایزهی اسکاربرای ترانهی اسکایفال در فیلم اسکایفال شده و موفق به دریافت ۱۰ جایزه گرمی شده است. تخمین زده میشود که حدود ۴۰ میلیون از آلبومهای ادل و بیش از ۵۰ میلیون از تک آهنگهای او در سرتاسر جهان فروختهشده است.
در حالی تنها یک هفته تا زمان انتشار سومین آلبوم رسمی اَدِل به نام (۲۵) باقیمانده ، این خواننده چندی پیش با انتشار موزیک ویدئو و تک آهنگ جدیدش به نام Hello بار دیگر صدر اخبار موسیقی جهان را از آن خود کرد. اَدِل با انتشار این قطعه از آلبوم جدیدش سکوت چهارساله خود را شکست بازهم رکوردشکنی کرد.
منتقد رومه گاردین معتقد است که اگر سالها بعد، روزی در ماشینمان پشت چراغقرمز ایستاده باشید و ناگهان آهنگی از اَدِل پخش شود، شما با تمام وجود به این سالها پرتاب خواهید شد.
اَدِل خوانندهای جوان است، همنسل دیگر ستارههای این روزهای دنیای موسیقی اما ربط چندانی به آنها ندارد! موهایش شبیه موهای ن دهههای دور است و اندام و لباسهایش هم ربطی به آنچه این روزها از ستارهها انتظار میرود ندارد.
Hello از Adele بیست و چهارمین آهنگ تاریخ بود که توانست در اولین هفته حضورش در جدول بیلبورد به صدر جدول این مجله معتبر در دنیای موسیقی راه پیدا کند.همچنین موزیک ویدئوی این قطعه در روز اول با ۲۷٫۷ میلیون بازدید فراتر از موزیک ویدئو تیلور سویفت قرار گرفت و رکورد جدیدی را در سایت Vevo ثبت کرد.
طبق اعلام اَدِل آلبوم جدیدش (۲۵) در تاریخ بیست نوامبر منتشر خواهد شد. پیشبینی کنندگان بزرگ این صنعت شرط میبندند که در هفته اول انتشار بیش از ۲ میلیون نسخه از آلبوم فروش برود. از زمان آلبوم (No Strings Attached)از گروه (NSYNC) در سال ۲۰۰۰ هیچ آلبومی در هفته اول چنین رقمی درفروش نداشته است. ۲٫۴ میلیون نسخه رکورد (NSYNC) در هفته اول بوده است
بازاریابی در موسیقی بیشتر به منظور فروش آلبوم و آهنگ های خود و سولد اوت کردن کنسرت های خود است،و بخش های دیگر مانند تیتراژ فیلم و . هم پوشش میدهد.
هوش مصنوعی یکی از مقوله هایی است که در علوم کامپیوتر، اهمیت فراوان دارد و تغییرات در هوش مصنوعی می توانند تحولات گسترده ای را در فناوری اطلاعات پدید بیاورند. در این مقاله قصد داریم که هوش مصنوعی را به شما معرفی کنیم. علاوه بر این چند روبات مطرح را نیز به شما معرفی خواهیم کرد. سعی ما بر این است که این مقاله بتواند به اندازه کافی راهنمای شما باشد.
- هوش مصنوعی چیست؟
هوش مصنوعی، هوش ماشین هاست! در واقع شاخه ای از علوم کامپیوتر است که قصد دارد راه حل های الگوریتمی را ارائه کند تا بتوانیم به وسیله آنها در ماشین ها هوشمندی ایجاد کنیم. اما این تعریف کافی نیست؛ اول از همه باید بدانیم که تعریف هوشمندی چیست و بعد باید منظور از ماشین را دربیابیم:
استدلال، منطق، تصمیم گیری ؛ این ها توانایی هستند که شما از آنها استفاده می کنید. پس شما هوشمند هستید. اگر این توانایی ها را در کامپیوتر هم ایجاد کنیم، آنگاه به ماشین هوشمند دست می یابیم! به همین سادگی . ولی به جز این ها چیز های دیگری هم در رابطه با تعریف هوشمندی وجود دارند که دانستن آنها را می توان مهم ارزیابی کرد. در واقع بحث هایی که در مورد هوشمندی و هوش مصنوعی مطرح شده است؛ تنها به دوره ی امروزه ی ما و قرن 21 مربوط نمی شود، بلکه از سال 1950 این مباحث به طور جدی مطرح شد.
هوش مصنوعی، هوش صناعی یا هوش ماشینی (بهانگلیسی: Artificial Intelligence) به هوشی که یک ماشین در شرایط مختلف از خود نشان میدهد، گفته میشود. به عبارت دیگر هوش مصنوعی به سیستمهایی گفته میشود که میتوانند واکنشهایی مشابه رفتارهای هوشمند انسانی از جمله درک شرایط پیچیده، شبیهسازی فرایندهای تفکری و شیوههای استدلالی انسانی و پاسخ موفق به آنها، یادگیری و توانایی کسب دانش و استدلال برای حل مسایل را داشته باشند.[۲] بیشتر نوشتهها و مقالههای مربوط به هوش مصنوعی،[۳] آن را به عنوان (دانش شناخت و طراحی عاملهای هوشمند) تعریف کردهاند.[۴][۵]
هوش مصنوعی را باید عرصهٔ پهناور تلاقی و ملاقات بسیاری از دانشها، علوم، و فنون قدیم و جدید دانست. ریشهها و ایدههای اصلی آن را باید در فلسفه، زبانشناسی،ریاضیات، روانشناسی، عصبشناسی، فیزیولوژی، تئوری کنترل، احتمالات و بهینهسازی جستجو کرد و کاربردهای گوناگون و فراوانی در علوم رایانه، علوم مهندسی، علوم زیستشناسی و پزشکی، علوم اجتماعی و بسیاری از علوم دیگر دارد.
از زبانهای برنامهنویسی هوش مصنوعی میتوان بهلیسپ، پرولوگ، کلیپس و ویپی اکسپرت اشاره کرد.
یک عامل هوشمند» سیستمی است که با شناخت محیط اطراف خود، شانس موفقیت خود را پس از تحلیل و بررسی افزایش میدهد.[۶] جان مکارتی که واژه هوش مصنوعی را در سال ۱۹۵۶ استفاده نمود، آن را دانش و مهندسی ساخت ماشینهای هوشمند» تعریف کردهاست.
هوش مصنوعی در علم پزشکی امروزه به دلیل گسترش دانش و پیچیدهتر شدن فرایند تصمیمگیری، استفاده ازسیستمهای اطلاعاتی به خصوص سیستمهای هوش مصنوعی در تصمیمگیری، اهمیت بیشتری یافتهاست. هوش مصنوعی گسترش دانش در حوزهٔ پزشکی و پیچیدگی تصمیمات مرتبط با تشخیص و درمان - به عبارتی حیات انسان - توجه متخصصین را به استفاده از سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری در امور پزشکی جلب نمودهاست. به همین دلیل، استفاده از انواع مختلف سیستمهای هوشمند در پزشکی رو به افزایش است، به گونهای که امروزه تأثیر انواع سیستمهای هوشمند در پزشکی مورد مطالعه قرار گرفتهاست.
شاید رایانه ها نتوانند فضای یک استادیوم بزرگ را که در آن کنسرت موسیقی اجرا می شود پر کنند، اما با شتاب در حال تاخت و تاز در دنیای صنعت موسیقی هستند. آن ها دیگر می توانند قطعه های
موسیقی بسازند! تا کنون یک آلبوم موسیقی شامل هشت قطعه به طور کامل توسط هوش مصنوعی تولید شده است. ترانه من هوش مصنوعی هستم» در پاییز سال گذشته منتشر شد.
یکی از خوانندگان جوانی که نواختن هیچ سازی را بلد نیست دو سال پیش برای نخستین بار حضور هوش مصنوعی را در حرفه خود تجربه کرد. او اگرچه خودش شعرهای ترانه هایش را می سراید و ملودی آن ها را تجسم می کند، تا چندی پیش نمی توانست آهنگ بسازد و قطعه نهایی را ضبط کند.
دو سال پیش یک نرم افزار آهنگسازی هوش مصنوعی به نام آمپر» این رویا را برایش به واقعیت تبدیل کرد. او توانست در عرض دو روز بدون کمک آهنگسازان دیگر یک آهنگ بسازد و واقعاً احساس کند که خودش خالق آن است.
آمپر باید فناوری خارق العاده ای باشد که توانست در مدت زمان کوتاهی توانایی های یک هنرمند را به ظهور برساند. در سال ۲۰۱۴ گروهی از مهندسین و موسیقیدان ها این شرکت طراح آمپر را تأسیس کردند.
آمپر یکی از ده ها استارت آپی است که با استفاده از هوش مصنوعی روش های سنتی ساخت موسیقی را کنار زده است. هدف از کاربرد آمپر جایگزین کردن آن با آهنگسازهای انسانی نیست، بلکه بیشتر همکاری هر دو با یکدیگر است تا قطعه مورد نظر ساخته شود. این شرکت از هزاران منبع موسیقی، از جمله موسیقی کلاسیک برای تولید ترانه استفاده کرده است.
اپلیکیشن آمپر به کاربر امکان می دهد تا یک ژانر موسیقی را (مردمی، راک، پاپ) به همراه نوای مورد نظرش (شاد، غمگین، پرهیجان) انتخاب کند.
سپس کاربر می تواند گام و ریتم آن را تعیین کند، سازهایی به آن بیافزاید یا سازی را حذف کند تا نتیجه مطلوبش حاصل شود. مهارت قابل تحسین آمپر ساخت و تنظیم آهنگ است، اما هنوز ساختار یک ترانه را درک نمی کند.
دو قطعه ساخته شده توسط آمپر در فستیوال موسیقی SXSWعرضه شدند و واضح است که در صدر جدول بهترین قطعه ها قرار نگرفت. اما این دو آهنگ به قدر کافی گوش نواز بودند که به عنوان موسیقی متن یک ویدئو یا یک بازی رایانه ای مورد استفاده قرار گیرند.
مدیران فناوری های رایانه ای و استراتژیست ها پیش بینی
می کنند در آینده آهنگ های بیشتری توسط هوش مصنوعی ساخته خواهند شد، اما بعید به نظر می رسد که یک ماشین هوشمند به طور کامل جای انسان را در عرصه موسیقی بگیرد. ماشین ها می توانند الگوها را پیدا کنند، اما مانند انسان ها این توانایی را ندارند که فراتر از آن چه به آن ها آموخته شده کاری را انجام دهند. آن ها تنها ابزار هستند و همکاری ماشین و انسان موضوعی نیست که مورد تمسخر و بی تفاوتی قرار گیرد.
هوش مصنوعی در اصل کمک می کند تا افرادی که در موسیقی فعالیت می کنند کار خود را بهتر کنند و مهارت هایشان را در ارائه
ایده های خلاقانه افزایش دهند. هیچ بحثی در این نیست که هوش مصنوعی محدودیت ها و نقاط ضعف خود را دارد و بی قید و شرط در نقطه ای با شکست مواجه خواهد شد.
کار با هوش مصنوعی مانند رفتار کردن با یک کودک تازه راه افتاده است؛ این فناوری دمدمی مزاج است و باید به آن الگوهایی داده شود تا به خودش آسیب نرساند. با توجه به این که روز به روز فناوری های تازه تری پا به عرصه وجود می گذارند، شاید حضور هوش مصنوعی در موسیقی را که ماهیت آن الگوریتم ها هستند نتوان یک ابداع تازه به حساب آورد.
تا کنون چندین نرم افزار موسیقی ساخته شده اند که در
آن ها برای تولید موسیقی از هوش مصنوعی بهره گرفته شده است. هوش مصنوعی در واقع مقلد مغز است و کارهای ذهنی و فکری را تقلید می کند. برای مثال، یکی از ویژگی های برجسته هوش مصنوعی توانایی الگوریتم آن در یادگیری بر اساس اطلاعات
به دست آمده است.
هوش مصنوعی فناوری آهنگسازی اینتراکتیو را به جلو می راند و رایانه مرتبط با آن در پاسخ به عملکرد یک موسیقی دان زنده آهنگ تنظیم می کند. اپلیکیشن های دیگری از هوش مصنوعی در موسیقی موجود هستند که علاوه بر ساخت آهنگ، تولید موسیقی و اجرای آن چگونگی بازاریابی و عرضه به مخاطبان را نیز مدیریت می کند.
چندین شرکت طراحی نوعی هوش مصنوعی که قابلیت ساخت موسیقی را داشته باشد آغاز کرده اند. شرکت آی بی ام موفق شده است آی بی ام واتسون بیت» را بسازد. گوگل هم محصولی به نام گوگل مگنتا» را معرفی کرده است.
استارت آپ هایی مانند مِلودرایو و آمپر نیز گام هایی به سوی فناوری های در حال توسعه مشابه برداشته اند. بیشتر این برنامه ها با جستجو در میان تعداد بی شماری آهنگ و موسیقی و یافتن الگو عمل می کنند. آن ها ریزه کاری هایی مانند زمان، گام و ریتم را بررسی می کنند و ترکیب موسیقایی جدیدی که بر اساس اولویت بندی و سلیقه یک فرد هستند را می سازند. این محصولات خروجی توسط MIDI بازپخش می شوند. MIDI زبان استانداردی است که بین ابزارهای الکترونیک، رایانه ها و تجهیزات صوتی و آوایی ارتباط برقرار می کند.
در حال حاضر، پررونق ترین کاربرد هوش مصنوعی در آفرینش یک قطعه ساخت موسیقی وظیفه مند (functional)است؛ یعنی نوعی از موسیقی که برای پخش شدن در آسانسورها، تبلیغات تلویزیونی، بازی های ویدیویی و دیگر فضاهای صوتی پیش زمینه ساخته می شود. این قطعه آهنگ های پس زمینه می توانند راه پیشرفت شرکت های سازنده موسیقی با هوش مصنوعی باشند.
امروزه هیچ فناوری وجود ندارد که بتواند مانند انسان قطعات موسیقی ایی خلق کند. هیچ کدام از ترانه هایی که صرفاً با هوش مصنوعی ساخته شده اند شباهتی به یک قطعه موسیقی پرطرفدار و پرفروش نداشته اند.
نگرانی کسانی که در صنعت موسیقی فعالیت می کنند این است که روزی هوش مصنوعی جایگزین خلاقیت و نوآوری انسان ها شود. احتمال این که یک رایانه بتواند بهتر از انسان ها یک قطعه موسیقی بسازد تشویش ایجاد می کند. اما بهتر است بدانیم که این پدیده فاصله زیادی تا به تحقق رسیدن دارد و حتی ممکن است هرگز چنین اتفاقی نیافتد.
وب سایت thenextweb در مطلبی نوشت؛ واتسون یک سامانه رایانهای هوش مصنوعی است که در شرکت IBM توسعه یافته است. تاکنون خبرهای زیادی از فعالیت های این ابررایانه شنیده ایم؛ مثل تشخیص تومورهای سرطانی، تبدیل شدن واتسون به یک متخصص امنیت سایبری، استفاده از این هوش مصنوعی در صنعت خودروسازی و غیره، حالا باز هم واتسون خبرساز شده است. این بار توسعه دهندگان این هوش مصنوعی به سراغ دنیای موسیقی رفته اند.
واتسون بیت (Watson Beat) بازوی موسیقی ابر رایانه آی بی ام است که می تواند تنظیم یک نت موسیقی مبتنی بر هوش مصنوعی را رهبری کند.
الیزابت ترنزیر، مدیر آزمایشگاه THINKLab شرکت IBM در خصوص اینکه چطور واتسون بیت با هوش مصنوعی موسیقی تولید می کند، گفت: تنها کافی است که یک ملودی مونوفونیک را در یک سبک انتخاب کنید، سپس واتسون می تواند ترکیب بندی آهنگ را بارها و بارها تنظیم کند تا به یک مدل منحصر به فرد در جهان برسد.
این تکنولوژی شناختی توسط جنانی ماکاندن و ریچارد دسکاس محققان آی بی ام ساخته شده است. آنها به واتسون بیت، تفاوت های ظریف و ویژگی کلیدهای موسیقی و تئوری های موسیقی را آموزش داده اند تا بتواند با فناوری هوش مصنوعی آهنگ های کاملا جدید با خلق و خو و سبک های مختلف ایجاد کند.
توسعه دهندگان واتسون بیت پیش بینی می کنند که این فناوری می تواند برای الهام بخشیدن به نوازندگان و از بین بردن تعصبات سبک ها موثر باشد.
سوالی که اکنون مطرح است این است که آیا موسیقی که توسط یک ماشین تولید شده شامل حال قانون کپی رایت می شود.
ترنزیر در این خصوص گفت: من یک نظر بسیار محکم در مورد حق کپی رایت واتسون بیت دارم، البته من یک وکیل نیستم. با این حال، فکر می کنم یک دستگاه نمی تواند حق کپی رایت داشته باشد، اما فردی که در حال استفاده از واتسون بیت است و زمانی که موسیقی ساخته شده توسط این دستگاه باعث ایجاد جرقه ای در ذهن او و تولید یک اثر می شود، می تواند مالک آن باشد.
بیون شیپر، وکیل سرگرمی نیز با بیان اینکه موضوع کپی رایت برای موسیقی ساخته شده توسط هوش مصنوعی یک موضوع بسیار جدید است، اظهار داشت: من پاسخ دقیقی برای این سوال ندارم. در گذشته، همیشه می توانستیم خلقت اثر را به یک انسان نسبت دهیم. اما در آینده اگر در ساخت یک موسیقی انسان ایده اولیه را ندهد (و احتمالا ایده ها برای یک ماشین باشد) پس از منظر قانونی، سخت است بگویم که این اثر شامل حال قانون کپی رایت می شود.
یکی دیگر از فواید بکارگیری هوش مصنوعی در صنعت موسیقی مطمئن شدن از حفظ قانون کپی رایت است. میندرت کنیس، یکی از فعالان این بخش عنوان کرد: بسیاری از هنرمندان در خصوص آثار خود از من مشاوره می گیرند تا از نگرانی های احتمالی مربوط به قانون کپی رایت در آینده جلوگیری کنند. حالا اگر آنها از هوش مصنوعی استفاده کنند، می توانند مطمئن شوند که این اثر منحصر به فرد است.
موسیقی هنر اندیشیدن با نغمه هاست. هنری که همگام با کلام و حتی فراتر از کلام، بیانگر احساسات انسانی است . به قول شکسپیر حتی سینه های وحشی و دور از احساس نیز با موسیقی به آرامش میرسند. به همین دلیل، هنر موسیقی ، راهی برای همدلی و همزمانی مردم پنج قاره است.
در فرهنگ ما ایرانیان نیز موسیقی در تمام وقایع مهم زندگی انسان از تولد و ازدواج گرفته تا جشن خرمن و دامپروری و شیوه های کاشت و داشت و برداشت و بالاخره مراسم سوگ و سوگواری، حضوری جاودانه دارد.
زمینه های شغلی رشته مذکور عبارت است از :
مربی آموزشی سازهای ایرانی و جهانی
فعالیت در کارگاه ساز سازی و ارزیاب ساز
مربی آموزشی پیانو
فعالیت در استودیو های ضبط موسیقی
برنامه ریز و اجرا کننده ی موسیقی فیلم
آفرینش سرود ها و آهنگ ها
آهنگ سازی
فعالیت در گروه کر به عنوان خواننده آواز گروهی
اجرای ارکستر موسیقی به عنوان نوازنده یا سرپرست گروه
برنامه ریز و اجرا کننده ی صحنه های موسیقی ( تئاتر و نمایش )
و…….
هنر جویان این رشته می توانند در دوره های کاردانی آموزشکده های فنی –کارشنـــــاســی و کارشناسی ارشد دانشگا ههای ایران و دکترا در دانشــگا ههای خارج کشور در گروه هنر رشته های موسیقی به ادامه تحصیل بپردازند.
برای کسانی که مهارتهای لازم را در بخش هــای مختلف این رشه بدست آورند بــــازار کار خوب و مطلوبی در شهرهای بزرگ کشور وجود دارد باید علاقه مندان توجه داشته باشند برای موفقیت در این رشته به روابط اجتماعی قوی و داشتن استعداد هنری و پشتکار و صبر و حوصله نیاز است . کسانی که تحت تاثیر شهرت ستاره های موسیقی به این رشته علاقه مند می شوند بهتر است قبل از ورود به این رشته با مشاوران و دست اندر کاران این رشته م نمایند . اگر شخص بتواند در آینده به شهرت برسد آینده شغلی موفقی خواهد داشت استخدام در این رشته در رادیو وتلویزیون ،اداره ارشاد ، آموزش و پرورش ، آموزش عالی انجام می پذیرد.
موسیقی در جوامع امروزی کاربردهای بسیاری دارد که نشانگر قدرت جادویی این هنر است. اما متاسفانه در جامعه ما هنوز موسیقی جایگاه خودش را پیدا نکرده است. برای مثال، ما در زمینه موسیقی درمانی قدم موثری برنداشته ایم و هنوز عامه مردم با ارزش هنر موسیقی آشنا نیستند. البته در چند سال اخیر، شاهد پیشرفت روز افزون موسیقی هستیم و همین نشان می دهد که در حال حاضر نیاز مبرمی به کارشناسان، نوازندگان و آهنگ سازان هنرمند و متبحر داریم.
افرادی که می توانند در مراکز و سازمان مختلفی مانند صدا و سیما، سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت کنند. همچنین می توانند به تدریس موسیقی و در صورت توانمندی لازم، به آهنگ سازی فیلم، رهبری ارکستر و یا حضور در ارکسترهای مختلف و ضبط آثار متفاوت بپردازند.
دانشجویان موسیقی نظامی نیز از ابتدای تحصیل، بورسیه ارتش جمهوری اسلامی هستند و در نهایت جذب این نهاد می شوند.
منابع تحقیقاتی من سایت article.tebyan.net و asemooni.com هستند و متشکرم ازشون بابت اطلاعات کامل و خوبشون.
1- سکه جادویی یک سنتی
اثر مرکب اصل به دست آوردن پاداش های بزرگ از طریق مجموعه ای از انتخاب های کوچک و هوشمندانه است. یعنی شما با قدم هایی کوچک که خیلی به چشم نمی آیند، به نتایج بزرگی دست پیدا کنید. این اصل کلی مبتنی بر فرمول ذیل است:
انتخاب های کوچک و هوشمندانه پایداری و ثبات قدم زمان = ایجاد تفاوت های بنیادین
مثال خواندنی اثر مرکب را در سکه جادویی می توانیم مشاهده کنیم. اگر بین ۳ میلیون دلار پول نقد یا ۱ سکه ۱ سنتی که در ۳۱ روز آینده هر روز ارزشش دو برابر شود، حق انتخاب بگذاریم، فکر می کنم اکثر مردم همان ۳ میلیون دلار نقد را انتخاب کنند! اما در واقع پیشنهاد دوم بهتر است. در روز پنجم انتخاب اول هنوز همان ۳ میلیون دلار است و انتخاب دوم تنها ۱۶ سنت! در روز بیستم انتخاب اول همان ۳ میلیون دلار است و انتخاب دوم ۵۲۳۴ دلار! اما جادوی اثر مرکب آنجاست که در روز سی و یکم انتخاب اول هنوز همان ۳ میلیون دلار مانده است و انتخاب دوم ۱۰٫۷۳۴٫۱۸۰ دلار می شود یعنی بیش از سه برابر انتخاب اول!
این است جادوی اثر مرکب! گرچه مسیر دوم زمان بر تر است و پایداری می خواهد اما نتیجه اش به ثروت و موفقیت بیشتری منتهی می شود.
2- اثر موجی
در کنار اثر مرکب باید به اثر موجی هم توجه کنیم. ما باید بدانیم چه اعمال و افعال مثبت و چه منفی ما اگر تداوم پیدا کند و تکرار شود، غیر از تاثیر خود، اثر موجی نیز به دنبال دارد و آثار و نتایج ناخواسته و غیر منتظره ای را در پی خواهد داشت.
مثال ما یک فرد است که به شیرینی پختن علاقه پیدا کرده است و هرشب شیرینی می پزد و می خورد، او کم کم چربی و قند خونش بالا می رود، به علت زیاد خوردن شبانه، شبها دیرتر می خوابد، صبح ها دیرتر از خواب برمیخیزد، کسل و خسته به سر کار می رود با مدیر و همکارانش جر و بحث می کند، بهره وری اش پایین می رود و توبیخ می شود، اینها در محیط خانه و خانواده اش نیز تاثیر می گذارد، رابطه اش با همسر و فرزندانش خدشه دار می شود، اضافه وزن پیدا می کند و اعتماد به نفسش کم می شود، کم کم هم در محیط کار درآمدش کم می شود و هم در خانه و خانواده و دوستان با مشکل مواجه می شود و….
گرچه این مثال کمی اغراق آمیز به نظر می رسد، اما این واقعیتی است که حتی اعمال و افعال کوچک ما در صورت تکرار می تواند غیر از تاثیر گذاری خود، آثار منفی زیادی برجای گذارد، گرچه مثال عکس این موضوع نیز صادق است و افعال و اعمال خوب می تواند اثر موجی مثبت بر جای گذارد.
3- موفقیت مایکروویوی به دست نمی آید!
اگر به اثر مرکب و اثر موجی معتقد شویم و بدانیم که موفقیت در سایه سخت کوشی، نظم و عادت های خوب به دست می آید، متوجه خواهیم شد که نباید در انتظار کسب نتایج آنی باشیم. تفکر مایکروویوی و فست فودی در مورد موفقیت هرگز وجود ندارد! ما باید برای همیشه این نوع تفکر و شیوه موفقیت بخت آزمایی را رها کنیم و بدانیم اگر هم داستانهایی مطرح می شود که یک فکر یک شبه میلیاردر شده یا در یک قرعه کشی برنده شده است، درباره سکه دیگر آن یعنی میلیونها نفری که در قرعه کشی ها شرکت کرده اند و بازنده شده اند، صحبتی نمی شود!
ما باید به این حقیقت و باور برسیم که موفقیت عمدتا از طریق انجام پیوسته کارهای معمولی، غیر جذاب، غیر مهیج و بعضا نظم و ترتیب های سخت روزانه به دست می آیند. و اگر هم موفقیتی یک شبه به دست آید، عمدتا یک شبه هم از دست خواهد رفت و دوام و عمقی نخواهد داشت.
4- نیش پشه ها
انتخاب ها ریشه دستاوردهای ماست. ما در طول زندگی خود یا انتخاب هایی کرده ایم که به نتیجه ای رسیده ایم یا فکر می کنیم انتخابی نکرده ایم لیکن در واقع انتخاب کرده ایم که دریافت کننده منفعلی باشیم از هر چیزی که سر راه مان قرار گرفته است!
باید توجه کنیم که هر انتخاب یا عدم انتخاب ما در زندگی مان اثر فزاینده دارد و بزرگترین مسئله ما این نیست که از روی عمد انتخاب های بد می کنیم، بلکه موضوع اینجاست که ما در هنگام انتخاب، به آنها توجه نمی کنیم و در اکثر مواقع حتی از انتخاب کردن مسیرمان آگاه نیستیم!
خیلی اوقات نوع شخصیت، فرهنگ، تربیت، دوستان و محیط ما را به سمت انتخاب های اشتباهی که حتی متوجه نشده ایم چگونه شکل گرفته اند، هدایت می کند و این واقعیت است که باعث شده ما با مجموعه ای از انتخاب های احمقانه و بدون هیچ دلیل مشخصی خودمان را دچار عواقب ناخواسته مثل ورشکستگی، طلاق و… قرار می دهیم.
فیل ها هیچ موقع ما را گاز نمی گیرند! این پشه ها هستند که ما را نیش می زنند! پس به این واقعیت برسیم که چیزهای بسیار کوچک ممکن است تمام زندگی، حرفه و آبروی ما را از بین ببرند.
5- فرمول خوش شانسی
خورشید شانس همواره در آسمان می درخشد و هر کس باید بجای رفتن زیر سایه به آسمان نگاه کند و بگذارد پرتوی از شانس بر او بتابد.
ما اگر حداقل امکانات را داریم باید بدانیم خوش شانس هستیم و همواره در معرض شانس ها. فرمول شانس اینگونه است:
شانس= آمادگی نگرش فرصت اقدام
و بر اساس این فرمول است که هر کسی در زندگی می تواند خوش شانس باشد.اگر آمادگی داشته باشیم یعنی بهبود مهارتها، آماده سازی مداوم خودمان، دانش، تخصص، ارتباطات پس گام اول خوش شانسی را داریم و می توانیم از امکانات بهره برداری کنیم. اگر ما نگرش صحیح داشته باشیم یعنی موقعیت ها را بسنجیم و شرایط را درک کنیم این گام دوم خوش شانسی ماست. اگر در هر زمان از فرصت ها استفاده کنیم و فرصتها را بشناسیم و بهره برداری کنیم و در زمان لازم اقدام نماییم این خود شانس و این ۴ گام است که همه ما را خوش شانس می کند!
6- اعتیاد به عادتهای خوب و بد
از نکات مهم در موفقیت پرورش عادات خوب و پیوستگی در انجام عادات خوب و ثبات قدم در انجام عادات خوب است. انسان موفق در واقع باید معتاد به موفقیت شود و این اعتیاد مثبت است که می تواند او را از دیگران متمایز کند.
مطالعات روانشناسی نشان داده اند که ۹۵ درصد از هر چیزی که احساس می کنیم، فکر می کنیم و انجام می دهیم در نتیجه یک عادت یادگرفته شده است. عادت ها کمک می کنند ما بدون فکر کردن کارهای روزمره مان را چه خوب و چه بد انجام دهیم.
شاید خیلی از ما فکر می کنیم می توانیم یا توانسته ایم عادات بد خودمان را در کنترل خود در آوریم ولی اشتباه می کنیم! وقتی بررسی کنیم چقدر از وقت روزانه مان را به بطالت گذرانده ایم، تلویزیون دیده ایم، اخبار بدرد نخور شنیده ایم، نوشابه خورده ایم، کالری زیاد کرده ایم و ورزش نکرده ایم و… آن وقت متوجه می شویم چه عاداتی داریم که از آنها خبر نداریم!
باید بدانیم آرزوها، دلبستگی، علایق و حتی ظاهر ما مهم نیست، مهم این است که در طول ۲۴ ساعت و در طول ۷ روز هفته به چه سبکی زندگی می کنیم تا بفهمیم عادات خوب و بد ما چگونه است؟
ما همه اعتیاد به عادات مان داریم و این عادات خوب و بد تمام زندگی ما را فراگرفته اند.
برای دوری از عادات بد چند کار باید انجام دهیم. نقطه آغاز، شناخت عادات بد است اول باید بدانیم چه عاداتی بد است و ما را از اهداف و آرمانهای مان دور می کند. بعد از آن شناخت محرک هاست. باید درک کنیم که یک عادت بد در چه زمانی ایجاد می شود و در چه زمانی تحریک می شود. مرحله بعد، پاک سازی محرک هاست یعنی اصل محرکها و مشکلات را از زندگی و اعمال روزانه مان بزداییم. نوشابه نخریم؛روغن نخریم، تلویزیون مشاهده نکنیم، فیس بوک نرویم، شبکه های اجتماعی نرویم و… تا عادات بد مان کم شود. گرچه هرگز نمی توانیم تمام عادات بد را دفعتا و کلا از زندگی مان حذف کنیم! مرحله بعد این است که به جای محرک های بد، جانشین ها و عادات خوب را جایگزین کنیم و خلق کنیم مثلا اگر بعد از غذا باید چیز شیرین بخوریم به جای بستنی انجیر خشک بخوریم و…
سبک زندگی، محیط اطراف و زمان بندی زندگی ما باید بگونه ای باشد که عادات خوب بتوانند متبلور شوند . در کنار این موضوع می توانیم از همراه و ناظر تشویق کننده بهره بگیریم و حتی بعد از ترک عادات بد و ایجاد عادات خوب به خودمان جایزه بدهیم.
در این میان باید بدانیم که صبر و حوصله در این جایگزینی موضوعی حیاتی است و برای حذف عادتی مثلا ۲۰ ساله و ایجاد عادتی جدید نیاز به توانایی، همت و پشتکار و صبری مثال زدنی است.
7- تکانش
قانون اول نیوتن (اینرسی) می گوید اجسام ساکن تمایل به س دارند مگر این که نیرویی خارجی بر آنها اعمال شود و اجسام متحرک نیز تمایل به حرکت دارند. وقتی اثر مرکب، اثر موجی و تبدیل عادات بد به عادات خوب در زندگی ما آغاز شود، این نقطه حرکت است و شروع است. یعنی چرخ و فلک دستی با هر مشقتی راه افتاده است و تکانش ایجاد شده است!
با ایجاد تکانش ما دیگر جسم ساکن نیستیم و تمایل به حرکت داریم و فیزیک و طبیعت هم به ما کمک می کنند تا بیشتر و بیشتر حرکت کنیم و آسان تر و روان تر به هدف نزدیک شویم. برای شکستن اینرسی انرژی زیادی لازم است ولی وقتی به تکانش مناسب برسیم، دیگر شکست ناپذیر خواهیم شد و خیلی سخت متوقف می شویم.
8- ریتم زندگی و ثبات قدم
دانستیم که برای تغییر، ایجاد عادات و رفتار خوب و ایجاد تکانش لازم است، اما این تکانش باید با ریتم منظم و دائمی و ثبات قدم همراه باشد. حرکت های افراطی و تفریطی، موضع های عجله ای و جوگیر شدن و عدم ریتم مناسب موجب خواهد شد که ثبات قدم نداشته باشیم و تکانش ما با لرزه های فراوان و یا حتی س و سکوت مواجه شود…. واقعیت رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود اینجا نمودار می گردد و باید بدانیم هیچ چیز مثل عدم ثبات قدم و نداشتن ریتم مناسب در تغییر، نمی تواند تکانش را با مشکل مواجه کند! اگر قصد ورزش داریم یا می خواهیم در کلاس زبان شرکت کنیم این که بگوییم یک باره ۵ روز در هفته و روزی ۲ ساعت به کلاس می روم شاید کمتر از ۳ ماه بتواند دوام بیاورد ولی این که بگوییم هفته ای ۲ روز و روزی ۱ ساعت تمرین ورزش می کنیم شاید ۱۰ سال امکان تداوم داشته باشد!
9- ما انسانهای متاثر
حال که دانستیم اثر مرکب چیست و اثر موجی چه بر ما می آورد و عادات خوب و بد چگونه زندگی ما را ایجاد می کنند و ریتم زندگی چه تاثیری بر همه اینها دارد، لازم است این نکته را نیز بدانیم که برای تغییر و اصلاح و ایجاد اثر مرکب مثبت در زندگی مان باید از آنچه بر ما تاثیر می گذارند نیز آگاه باشیم. ورودی های ذهن ما – ارتباط ها – محیط سه عامل اساسی هستند که بر رفتار و عادات و رویه و ریتم زندگی مان اثر می گذارند.
ورودی های ذهنی آن چیزی است که مغز ما تغذیه می کند، اخبار و اطلاعات و دیتا و آن چه می شنویم و می خوانیم و حس می کنیم. ذهن ما عمدتا مثل یک لیوان خالی است و این ما هستیم که تصمیم می گیریم چه آب یا معجونی را داخل آن بریزیم. گرچه خیلی از ورودی ها در اختیار ما نیست و ما بعضا در معرض هستیم! اما می توانیم تا جایی که می شود که کنترل ورودی ذهن و مغز مان را در دست بگیریم و به جای اخبار بیهوده و دیدن فیلم های زرد و شنیدن غیبت و ناله و افسردگی و یاس و… روزانه آن چیزی را به ذهن و مغزمان وارد کنیم که بیشتر مفید فایده برای مان باشد.
موضوع دوم ارتباطات است. افرادی که با آنها ارتباط داریم، گروه مرجع ما هستند و همین گروه مرجع است که ۹۵ درصد موفقیت یا شکست ما را تعیین می کند. ما به میانگین ۵ آدمی تبدیل می شویم که بیشتر وقت مان را با آنها می گذرانیم. پس باید به دقت این گروه دوستان و گروه مرجع و ارتباطاتمان را بررسی کنیم با بعضی قطع رابطه کنیم، با بعضی رابطه مان را محدود کنیم و با بعضی توسعه روابط داشته باشیم.
و موضوع سوم محیط است، تغییر محیط، چشم انداز را تغییر می دهد. محیط فیزیکی، محیط خانه، محیط کار و محیط اطراف ما باید بگونه ای باشد که مثبت و سازنده باشد و برای حمایت و پشتیبانی از اهداف ما آماده باشد.
10- اثر دیگران
از بهترین راه های دستیابی به اهداف این است که انرژی مان را در بخشش به دیگران متمرکز کنیم. اگر می خواهیم اعتماد به نفس خودمان بیشتر شود، سعی کنیم اعتماد به نفس اطرافیان مان را بالا ببریم. اگر حس امیدواری و مثبت اندیشی می خواهیم باید در شخص دیگری این ها را القا کنیم و اگر موفقیت برای خودمان می خواهیم برای دیگران هم بخواهیم.
این اثر دیگران است بر زندگی ما! از موجی کمک به دیگران و بخشیدن سخاوتمندانه وقت و انرژی مان به آنها این است که خودمان بزرگ ترین ذینفع این نوع دوستی خواهیم بود. و وقتی هم آموختیم یکی از تاثیرگذارترین بخشها بر زندگی هر کس اطرافیانش می باشد، لذا با بهبود وضع اطرافیان در واقع زندگی خودمان را به سمت خوبی تغییر داده ایم.
و اثر دیگران یعنی این که اگر دوستم کتاب ((اثر مرکب)) را خوانده است و از آن متاثر شده، آن را به من هدیه کند، من به دیگری هدیه کنم یا با نوشتن مطلبی درباره کتاب، دیگران را تشویق به خواندن آن کنم تا هم خودم لذت ببرم، هم جامعه و اطرافیانم هم موجی از لذت و تغییر مثبت را احساس کنند و همه با هم با اثر مرکب و ایجاد عادات خوب و ترک عادات بد و ایجاد تکانش همراه با ریتم مناسب و ثبات قدم، تک تک زندگی های بهتری تجربه کنیم و بالتبع جامعه ای بهتر را تجربه کنیم.
در آخر به نظر من از مهم ترین نکات اثر مرکب این بود که موفقیت های بزرگ از انتخاب های کوچک و هوشمندانه به دست می آیند و از طرف دیگر شکست های بزرگ نیز از اشتباه های کوچک و( از نظر ما) بی اهمیت اتفاق می افتند.همچنین اطرافیان نیز تاثیر زیادی روی این انتخاب ها دارند.
برند شخصی چیست؟
برندسازی شخصی چیزی بیش از نام ،هویت و تصویر شما است.برندسازی شخصی هرکاری است که شما انجام میدهید برای اینکه خودتان را در بازار متمایز کنید.مانند پیامهای شما،ارائههای شما و تاکتیکهای بازاریابی شما. به آنچه که انجام میدهید تا خود را در بازار متمایز کنید،برندسازی شخصی گفته میشود.
برند سازی شخصی روشی است که بهوسیله آن شخص، بر روی خصوصیات و مهارتهای خودش تکیه میکند (مانند نام تجاری که بر روی خصوصیات محصول تکیه میکند) و آن را برند میکند. برندسازی شخصی امروزه در بین مردم بخصوص مردم ایران بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
برند شخصی چگونه اجرا می شود؟
۱.افکار مزاحم را دور بریزید.
برای برندسازی شخصی قبل از هر اقدامی باید فکرتان را از تمام حاشیهها خالی کنید و افکار مزاحم را دور بیندازید. حالا که افکار مزاحم را از خود دور کردید ،یکقدم به ساختن برند شخصیتان نزدیک شُدید، چشمانتان را ببندید و آنچه از برند سازی شخصی بهعنوان آینده درخشان خود میبینید تصور کنید. چه تصویر ذهنی از آینده خود دارید؟ این برند، چه موفقیتهایی را باید برای شما به ارمغان میآورد؟
۲.مهارتهایتان چیست؟
بر اساس آنچه تصور کردهاید، ابتدا مهارتهایتان که شامل تحصیلات، تجربههای مرتبط با حرفهتان، تواناییهای حرفهای شما و آنچه میتوانید بهعنوان کسبوکار به مردم ارائه دهید (تخصص شما) که کلید موفقیت شماست، عنوان کنید. برای برند سازی شخصی، کسبوکار و همچنین تخصص شما باید خاص باشد و توسط شخص دیگری ارائه نشود و یا با کیفیتی که شما ارائه میدهید در هیچ جا و هیچ شخصی نتواند ارائه دهد.
۳.به ارزشهای خود فکر کردهاید؟
باید ارزشهای خود را مشخص کنید. این ارزشها شامل آن چیزی است که شما دارید. مانند خانواده، پول، تخصص، رتبههای شخصی و غیره. سپس آنها را اولویتبندی کنید و ببینید کدام برای شما مهمتر است. حال تصمیم بگیرید. آنچه شما را خوشحال میکند و حاضر هستید حتی پولی بابت آن نگیرید ولی با تجربیاتی که دارید، با اشتیاق انجامش دهید چیست؟ این تمایل همان رسیدن به درجات بالای موفقیت و همان برندی است که میخواهید ،شخصی و برای خودِ شما باشد.
۴.شخصیت شما چگونه است؟
پس از طی این مراحل، شخصیتتان را از دید خود و از دید دیگران بسنجید. مطمئناً میدانید دیدگاهی که دیگران نسبت به شما دارد با دیدگاهی که شما نسبت به خودتان دارید، کاملاً باهم متفاوت است. اگر دیدگاه دیگران را نسبت به خود بدانید، موفق خواهید شد.
۵.ارزشها، مهارتها و شخصیت خود را کنار هم بگذارید.
آیا میتوانید ارزشها، مهارتها و شخصیت خود را کنار هم بگذارید؟ آیا وقتی کارِ برندسازی شما به انتها رسید و شما مجبور شُدید برای کسب شهرت و ثروت از بین آنها یک یا دو تا را انتخاب کنید،آیا میتوانید؟ بهعنوان مثال میخواهید بهترین کاپیتان کشتیهای جنگی شوید، اگر خانواده را بهعنوان یکی از ارزشها انتخاب کردهاید،باید بدانید ممکن است برای رسیدن به این مهارت مجبور باشید گاهی شش ماه دور از خانواده زندگی کنید. آیا در این حالت، مهارت شما ارزشهایتان را تحت تأثیر قرار نمیدهد؟ اگر شخصیت عاطفی و وابسته به خانواده داشته باشید، آیا مهارت انتخابی شما، احساسات شما را تحتالشعاع خود قرار نمیدهد؟ این مرحله از ساخت برند شخصی بسیار مهم است و باید انتخابی درست داشته باشید تا در آینده لطمهای به شما وارد نشود.
۶.ارتباط سازی با دیگران را فراموش نکنید.
شما باید ارتباط خود را با دوستان و آشنایانتان قویتر کنید و سعی در برقراری ارتباط با افراد جدید در جهت مهارتتان داشته باشد. جدای از برندسازی، انسان موجودی اجتماعی است و با اجتماع میتواند رشد کند. همکاری با افرادی که نیاز به کمک شما دارند باعث موفقیت شما میشود.
۷.شبکههای اجتماعی و سایت عوامل موفقیت شما هستند.
ساخت وب سایت از قدرتمندترین عوامل موفقیت در برندسازی شخصی شماست. در حقیقت شاهکلید برند سازی شخصی محسوب میشود. در وبسایت شخصی، شما قادر هستید رزومه خودتان و خدماتی که ارائه میدهید به افراد زیادی بشناسانید. حضور در شبکههای اجتماعی میتواند در مرتبه دوم بعد از ساخت وبسایت مهم باشد. چراکه شما بهوسیله شبکههای اجتماعی میتوانید افراد مختلفی را به سایت دعوت کنید و یا آنها را به نحوی با لینکهای مرتبط به سایت، وادار به حضور در سایت کنید. جهت انجام این کار، میتوانید موضوعات و مطالب جذابی انتخاب نموده و لینکهای مختصر خود را در پایان مطالب شبکههای اجتماعیتان بگذارید. در این صورت اعضای کانالهای شما به سایت مراجعه میکنند و ترافیک سایت شما بالا میرود و میتوانید به صفحات اول مرورگرهای مختلف راه پیدا کنید.
۸.طراحی امضای ایمیل
جهت برندسازی شخصی باید امضاء در انتهای ایمیلتان داشته باشید. امضاء ایمیل یعنی اینکه از نام و نام خانوادگیتان، عنوان ایمیل و عکس، تلفنهای تماس، آدرس وبسایت و آدرس شبکههای اجتماعیتان، پایان متن ایمیلهایتان استفاده کنید. این یکی از اساسیترین کارهایی است که موفقیت شما در برند سازی شخصی را تضمین میکند.
فایده ی برند شخصی چیست؟
برندسازی شخصی برای افراد، با هدف رسیدن به موفقیت بیشتر انجام میشود؛ این موفقیت بیشتر، برای بعضی کسب درآمد بیشتر، برای برخی کسب شهرت و برای برخی دیگر کسب احترام است. موفقیت در برندسازی شخصی به این معناست که باید همان کسی بشوید که شایستگیاش رادارید. لازم است هر فرد ایده خودش را داشته باشد یا دقیقتر بگوییم هر فرد برای خودش یک پیشنهاد استثنایی فروش پیدا کند مثل همان چیزی که در برند سازی برای محصول وجود دارد این پیشنهاد میتواند یک دیدگاه و یا یک سبک خاص شخصی باشد. به هر حال باید عاملی را در وجودمان پیدا کنیم که ما را در بازار، متمایز و جذاب میسازد.
در برندسازی شخصی تمام فعالیتها بر این اساس انجام میشود که شما رهبر بازار خود شوید. روشهای مختلفی برای ایجاد استراتژی رهبری وجود دارد که براساس تواناییهای شما و نقاط تمایزی که به نسبت رقبا دارید این استراتژی تعریف و پیادهسازی میشود.
در برندسازی شخصی قابلیت دیده شدن شما مهمتر از توانایی شما است ممکن است شما از این جمله خوشتان نیاید چون همه ما به مهارتها و استعدادهای خود افتخار میکنیم اگر اینطور نیست و به خودتان افتخار نمیکنید بهتر است کسبوکاری که در آن مشغول فعالیت هستید را رها کنید. از طرف دیگر اگر بهصورت مستمر و به شیوهای مناسب به چشم نمیآیید، کسبوکار را به رقیبان بیکیفیتتری که بیشتر به چشم میآیند خواهید باخت.
نخستین گام جذب پروژه این است که توسط اربابرجوع دیده شوید تا شمارا در تصمیمگیریهای خود لحاظ کنند.این اتفاق به این خاطر نمیافتد که شما خودتان را قبول دارید؛ مشتریان بالقوه راهی برای شناختن شما ندارند. چنین چیزی خلاف منطق است، ولی قابلیت دیده شدن، اعتبار شمارا افزایش میدهد.
من موسیقی کار میکنم و هدفم یکی از بهترین موسیقی دان های جهان است.
میخواهم در آینده شرکتی بزنم که ساز پیانو تولید کنم(به صورت انحصاری) البته به یک روش جالب.
پیانو هایی به طرح هایی که مخاطب دوس دارد پیانویی که به شکل ساعت است و خیلی اشیا دیگر و با رنگ و نقش دلخواه.
من کارم را با ایده و خلاقیت انجام میدهم البته قبل از انجام دادن با مخاطبان مصاحبه میکنم که نیاز ها را بدانم.
فقط ظاهر کار نیست.
باطن کار هم هست.
با توجه به گسترش جوامع و افزایش هزینه های درمان، وم آموزش دائمی شهروندان در جهت پیشگیری از بیماری ها و ایجاد فرهنگ خودمراقبتی، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. از طرفی نمی توان چشم بر پیشرفت تکنولوژی و گسترش روزافزون استفاده از آن در زندگی فرو بست، این تکنولوژی ها به گونه ای جای خود را در زندگی مردم باز کرده اند که هر فرد در طول روز به طور متوسط بیش از دو ساعت از زمان خود را صرف استفاده از دستگاههای هوشمند میکند. مقاومت در برابر این سرعت تحولات امکان ناپذیر است، در این تغییرات پرشتاب کسانی برنده اند که با هوشمندی، سرعت و انعطاف بیشتری به تحولات پاسخ داده و خود را با این موج سازگار کنند، در این راستا بهترین واکنش ممکن استفاده از بستر ایجاد شده و گسترش مفاهیم حوزه سلامت به حوزه تکنولوژی می باشد. در این میان، با توجه به کمبود فضای فیزیکی و هزینه های بالای ایجاد بستر های فیزیکی برای آموزش و اطلاع رسانی درحوزه سلامت، نقش تکنولوژی و رسانه های دیجیتال، به دلیل فراهم آوردن امکان آموزش از راه دور و گسترش دانش خود مراقبتی و پیشگیری به روشی نوین ، موثر و کم هزینه، پررنگتر می شود. در ادامه با بررسی آمار استفاده از بستر های دیجیتال در حوزه سلامت، میزان اهمیت و تاثیر آن در سلامت افراد را بیشتر مورد بررسی قرار می دهیم.
آمارها نشان داده که بسیاری از افراد وقتی درباره یک بیماری میشنوند یا به آن دچار میشوند، برای کسب اطلاعات بیشتر به اینترنت مراجعه می کنند، به طوری که از هر ۳ نفر ۱ نفر از آنها به منظور شناخت مشکل سلامتی خود از اینترنت استفاده میکند. همچنین ۷۲ % از کاربران اینترنت ادعا کردهاند که درسال ۹۴ به منظور کسب اطلاعات درمانی و خدمات پزشکان در اینترنت جستجو کردهاند. در میان منابع آنلاین موجود، ۷۷ % از بیماران از موتورهای جستجو، ۷۶% از بیماران از وب سایتهای بیمارستانها، ۵۲% از بیماران از وبسایتهای اطلاعات درمانی و سلامتی به منظور جستجو و تحقیق استفاده کرده اند. این درحالی است که ۳۴% از خانواده، دوستان و همکاران تحقیق کرده اند و ۴۹% به پزشکان مراجعه و تنها ۳۲% از تلویزیون، ۲۰ % از مجلات و ۱۸ % از رومه ها به منظور جستجو استفاده کرده اند. این آمار با صراحت بیشتری اهمیت منابع آنلاین در اطلاع رسانی ها و تحقیقات بیماران را بیان می کند. به غیر از نقش بسترهای دیجیتالی در درمان، موثر بودن نقش آن ها در اطلاع رسانی و آگاه سازی از اصول خود مراقبتی در پیشگیری از بیماری ها، اهمیت توجه مناسب به فرآورده های دنیای دیجیتال در حوزه سلامت را گوشزد می کند، به طوری که طبق آمار ۶۵ تا ۸۵ درصد از مراقبت هایی که به سلامت افراد منجر می شود، محصول همین خود مراقبتی هاست. حال اجازه بدهید نقب عمیق تری در آمار بزنیم. با توجه به تحقیقاتی که در سال ۹۵ انجام گرفت، ۷۳.۱ % از افراد، نقش آموزش الکترونیک در رشد اطلاعات سلامت را موثر و ۱۲.۳ درصد افراد آن را بسیار موثر ارزیابی کردند، که این ارقام به خودی خود بیانگر تاثیر فراگیر بستر های دیجیتال در ارتقای آگاهی و دانش سلامت افراد می باشد. همچنین با بررسی میزان نقش پیام ها و اطلاعات سلامت پایگاه های پزشکی و بهداشتی نسبت به سایر رسانه های جمعی در تغییر رفتار کاربران، مشخص شده است که بیشترین رسانه تاثیرگذار رسانه آنلاین است به طوری که نقش اینترنت در میان سایر رسانه ها مانند تلویزیون، رادیو، مجلات، رومه ها، کتب تخصصی و دوستان آشنایان، با ۳۷.۷% بیشترین تاثیرگذاری را داشته است ، درحالی که ۱۵.۴% از افراد، پزشکان و متخصصان را در این زمینه موثر دانسته اند.
بنابراین از طرفی مراقبت سلامت پایدار و با کیفیت، به خدمات متکی بر فناوری اطلاعات و یک پلتفرم دیجیتال وابسته است، و از طرف دیگر این پلتفرم های دیجیتال، مانند وبسایت و اپلیکیشن موبایل، به علت فراگیر بودن، ارزان بودن، سهولت دسترسی و موثر بودن، ابزار مهمی در امر آموزش و اطلاع رسانی به افراد جامعه به خصوص در زمینه سلامت محسوب می شوند و می توان گفت رسیدن به سلامت پایدار و پیشگیری و خود مراقبتی فراگیر در جامعه با ایجاد یک بستر یکپارچه دیجیتال برای اطلاع رسانی، آموزش و پایایی سلامت افراد، در کنار بهره گیری از مزایایی مانند مقرون به صرفه بودن، در دسترس بودن و آسان بودن استفاده، افقی نزدیک و قابل وصول خواهد بود.
در آیات قرآن می بایست تدبر کرد.
زیرا در قرآن پیام هایی از آیات آورده می شود و ما باید فکر کنیم و متوجه پیام شویم و آن را به کار گیریم تا مشکلات زندگی را حل کنیم.
در آیات قرآن،نوشته نشده است که پیام ما اینه و شما باید این کارو بکنی.
این یک نوع تقلید است و هدف خدا از آیات قرآن این نیست.
به عنوان مثال:
در آیه ی ((بِاالوالِدَینِ اِحساناً)) که می گوید به پدر و مادر خود نیکی کنید؛نیامده راه و روشش را بگوید،چون والدین هر کسی یک انتظار خاصی از فرزند دارد و به طور خاص خوشحال میشود.
ما باید به این آیات بیندیشیم و بفهمیم که چگونه آنها را خوشحال و راضی نگه داریم و به آنها نیکی کنیم.
پس باید در آیات قرآن تدبر کرد نه تقلید.
هوش مصنوعی این توانایی را دارد که به طور کامل خدمات بهداشتی را دوباره طراحی کند. الگوریتمهای هوش مصنوعی قادر به استخراج پروندههای پزشکی، طراحی برنامههای درمانی یا ایجاد داروها سریعتر از هر مدعی فعلی در چارچوب مراقبتهای بهداشتی از جمله هر متخصص پزشکی میباشد. استارتاپ Atomwise از ابررایانهها استفاده میکند تا درمان را از یک پایگاه داده ساختارهای مولکولی استخراج کند. این استارتآپ سال گذشته یک جستجوی مجازی برای داروهای موجود و ایمن که میتوانست برای طراحی دوباره درمان ویروس ابولا استفاده شود را راهاندازی کرد. آنها دو دارو که توسط فناوری هوش مصنوعی این شرکت پیش بینی شده بود را کشف کردند که میتواند احتمال ابتلا به ابولا را کاهش دهد. اگر استفاده از هوش مصنوعی به چنین کشفیات شگفت انگیزی منجر شود، تصور کنید که چه افقهایی برای انسانیت باز میشود!
سيستم هاي هوشمند) سيستم خبره و شبكه ي عصبي (داراي ساختار، اجزا و قابليت هايي هستند كه در مجموع قابليت تصميم گيري را ارتقا مي دهند. به همين دليل، از آنها در موارد بسياري در پزشكي استفاده شده است.يكي از مزاياي اين سيستم ها، در نظر گرفتن راه حل هاي متنوع تر است هوش مصنوعي به پزشك كمك مي كند تا متغيرهاي بيشتر و متنوع تري را در زمان تشخيص بيماري يا انتخاب درمان در نظر بگيرد. به عبارتي، با توجه به محدوديت يادآوري ذهن، پزشك ممكن است تمام متغيرهاي لازم براي تصميم گيري براي نمونه علايم يا نتايج آزمايش ها را در آن واحد در نظر نگيرد يا آن ها را فراموش كند يا در پي كسب اطلاعات در خصوص آن نباشد. اما از آنجا كه روابط بين اين متغيرها در زمان طراحي سيستم در آن لحاظ مي گردد، بنابراين احتمال ناديده گرفتن برخي از اين عوامل يا در نظر گرفتن تأثير آ نها كمتر/بيشتر از حد معقول، كاهش مي يابد. بنابراين با توجه به كيفيت تعريف اين روابط، مي توان انتظار داشت تا تصميمات پزشكان دقيق تر شود. وجود متغيرهاي زياد و ناشناخته به معني پيچيدگي بيشتر تصميم گيري است. به كمك اين سيستم ها، مي توان متغيرهاي بيشتري را در تصميم گيري دخالت داد. همچنين مي توان با شبكه ي عصبي متغيرهاي ناشناخته، روابط ناشناخته بين متغيرها و همچنين متغيرهايي با تأثير ناشناخته بر متغير نتيجه را در نظر گرفت. بدين ترتيب با استفاده از اين سيستم ها، مي توان دقت بيشتر در تصميم گيري هاي پيچيده تر را انتظار داشت براي نمونه، جهت تصميم گيري براي ارجاع بيمار مبتلا به سكته ي قلبي به ساير بيمارستان ها، متغيرهاي زيادي (مانند وضع عمومي بيمار، تحمل مسافت و غيره) بايد مد نظر قرار گيرد كه اتخاذ تصميم را بسيار پيچيده مي كند. اما مي توان با در نظر گرفتن تمام اين متغيرها در سيستم هاي هوشمند، به پزشك در اتخاذ تصميم صحيح كمك كرد. استفاده از منطق خبرگان و كنترل دانش، از ديگر مزاياي اين سيستم ها است. در زمان طراحي سيستم هاي خبره ي پزشكي، دانش تخصصي در زمينه ي مورد نظر از خبرگان آن موضوع (يا راهنماهاي باليني) استخراج و وارد پايگاه دانش متخصصين در زمينه هاي مختلف مانند بيمار ي هاي نادر را مي توان در تصميم گيري افراد مختلف وارد نمود كه اين موضوع مي تواند منجر به كاهش ترس (ناشي از فقدان دانش و مهارت يا تنها بودن) و افزايش اعتماد به نفس شود. با توجه به وفور و تداخل متغيرها در تصميمات پزشكي، پزشكان مي توانند با به كارگيري سيستم هاي هوش مصنوعي سريع تر و يكدست تر تصميم گيري نمايند و وقت خود را بيشتر صرف ارزيابي تصميم نمايند. در نهايت، با اين سيستم ها، سرعت تحليل و دسترسي به توصيه ها در هر زمان و مكان افزايش مي يابد كه در خصوص تصميمات پزشكي از اهميت زيادي برخوردار است. براي نمونه، پيش بيني خوش خيم يا بدخيم بودن ضايعه بدون انجام بيوپسي، يا پيش بيني درست عود يا متاستاز سرطان باعث مي شود تا پزشكان بتوانند سريع تر به درمان يا پيشگيري اقدام كنند.
پژوهشگران گوگل موفق به توسعهی نوعی هوش مصنوعی شدهاند که میتواند یک هوش مصنوعی دیگر و با عملکردی بهتر از نمونههای ساخت انسان بسازد.
شرکت آی.بی.ام با همکاری چند بیمارستان در آمریکا، در تلاش است تا هوش مصنوعی واتسون خود را به یک دستیار پزشکی بی نظیر تبدیل سازد. این دستیار پزشکی در تشخیص بیماری ها و به خصوص سرطان، به یاری پزشکان خواهد شتافت. واتسون با به خاطرسپاری ویژگی های تمام بیماری های جهان از طریق مطالعه پرونده بیماران، گمانه زنی های قریب به واقعیت خود را در معرض قضاوت پزشکان قرار میدهد. واتسون توانایی خواندن ۴۰ میلیون سند پزشکی را در ۱۵ ثانیه دارد و میتواند مناسب ترین درمان ها را به پزشکان پیشنهاد کند. شرکت گوگل نیز Google’s DeepMind نرم افزار هوش مصنوعی مشهور خود را با دعوت از متخصصان مراکز بهداشت و سلامت همزمان در زمینه ی مطالعه پرونده های پزشکی و تشخیص بیماری ها و پیشنهاد درمان های مناسب، توسعه می دهد. شرکت Artefact در سیاتل یک کلینیک روباتیک هوشمند و متحرک طراحی کرده که برای معاینه ی بیمار به سمت او حرکت میکند. این کلینیک مجهز به حسگرهای فشار است که وزن، توازن بدن، قامت بدن و BMI فرد را کنترل میکند و میتواند تحلیلی آتیک از تنفس و ریتم ضربان قلب فرد مورد نظر تهیه کند و وضعیت سلامتی و بیماری او را تعیین نماید. یک کمپانی چینی به نام Infervision توانسته هوش مصنوعی را در خدمت تشخیص پزشکی در زمینه ی تصویربرداری درآورده و رشد آغازین تومورها را در تصاویر رادیوگرافی تشخیص دهد که این توانایی هوش مصنوعی به زعم ناظران از مهارت و سرعت غیرقابل رقابتی برخوردار است. محققین دانشگاه استنفورد نوعی شبکه ی عصبی مصنوعی را به نام Deep convolutional neural networks ابداع کردهاند که میتواند با دیدن پوست، مراحل ابتدایی رشد سرطان پوست را در حد یک متخصص پوست تشخیص دهد. تیمی از محققین دانشگاه ناتینگهام در انگلستان سیستم هوش مصنوعی را توسعه داده اند که با تجزیه و تحلیل اطلاعات دریافتی در مورد بیماران می تواند با اعلام خطر و ارائه راهکارهای درمانی، ۷۶٫۴ درصد از میزان سکته قلبی بیمارانی که پرونده آنان را مطالعه کرده بکاهد. محققان دانشگاه فرایبورگ در آلمان تحت سرپرستی پروفسورتونیو بال» عصبشناس، نشان دادند که چگونه یک الگوریتم خودیادگیری مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند سیگنالهای مغز انسان را که توسط الکتروانسفالوگرام» (EEG) اندازه گیری شده است، رمزگشایی کند. این سیستم هوش مصنوعی میتواند برای تشخیص زودهنگام تشنجهای صرعی، بیماریهای فلج کننده یا تشخیص بیماریهای عصبی استفاده شود. راندان فری، استاد دانشگاه تورنتو و موسس شرکت دیپ ژنومیکس که در دو حوزه ی یادگیری ماشینی و پزشکی ژنومی اشراف کامل دارد، تصمیم گرفته است از یادگیری عمیق یا شبکههای عصبی بسیار بزرگ به منظور تحلیل دادههای ژنومی استفاده کند و بیماری هایی را که بر اثر جهش ژنتیکی گریبان انسان را میگیرند متوقف سازد. هم اکنون نرم افزارهای زیادی ساخته شدهاند که با سوالهای عرضه شده و جوابهای دریافتی از بیماران، آنان را در اشراف به بیماری خود یاری میدهند. نرم افزارهایی برای مدیریت داروهای در حال مصرف ارائه شدهاند که زمان مصرف داروهای مختلف را به بیماران یادآور می شوند و همه این خدمات تدوین شده و در دست تدوین مبتنی بر هوش مصنوعی Artificial Intelligence با علامت اختصاری AI هستند که در حال متحول سازی نحوه زندگی انسانهاست و این تازه آغاز راه است.
نتیجه میگیریم که هوش مصنوعی هنوز راه درازی در پیش دارد، شبکه سازی عصبی که در سال های گذشته شاهد تغییرات عمده ای نیز بوده است هر روز به دوران رشد و بلوغ خود نزدیک تر می شود. به عنوان مثال پژوهشگران پیش بینی می کنند که به کمک فناوی نرم افزاری جدید شبکه های عصبی بتوان پیش بینی های بسیار دقیقی از بازار سهام به عمل آورد و پیش بینی های دقیق تری مانند مکان فیزیکی سیاره ها درسال های آتی و اوضاع کره زمین از نظر شرایط زیست محیطی و غیره نیز میسر خواهد شد.امروزه نگرش تازه ای نسبت به هوش مصنوعی به وجود آمده است که در بسیاری از آزمایشگاه ها در حال بررسی است. پژوهشگران سعی می کنند دریابند آیا مجموعه ای از ربات های نیمه هوشمند می توانند یک هوش جمعی ایجاد کنند به نحوی که هوش جمعی حاصل از هوش اعضای تشکیل دهنده این مجموعه بیشتر باشد؟
و به پدر و مادر خود نیکی کنید.
دلیل جذابیت این آیه برای من، دوست داشتن پدر و مادر و نیکی کردن به آنها برای زحماتی است که برایمان کشیده اند.
نیکی کردن به والدین،در قرآن به ویژه تاکید شده است و خداوند خیلی دوست دارد.
همچنان خیر و برکت بسیار زیادی به زندگی اولاد می آورَد و باعث رسیدن به بهشت و راحتی در روز قیامت میشود و طول عمر انسان را افزایش می دهد.
اگر دینی بخواهد آخرین دین باشد، اولاً: باید کامل باشد (بر خلاف دین های غیر خاتم که کامل نبودند) و ثانیاً: هیچ تحریف و تغییری در طول تاریخ نداشته باشد، و با فقدان هر یک از این دو ویژگی، عقل خواهد گفت این دین خاتم نیست. البته باید توجه داشت که از بارزترین امور دین که نباید تغییر و تحریف در آن راه یابد، کتاب آن دین است. پس می گوییم قرآن کتاب اسلام است و دین اسلام هم دین خاتم، پس قرآن، کتاب دین خاتم است و از آن روی که کتاب دین خاتم باید مصون از تغییر و تحریف باشد، پس نتیجتاً قرآن مصون از تحریف و تغییر است.
قرآن کتابى است که مسلمانان همیشه در نمازها، مساجد، خانه، میدان جنگ، به هنگام روبه رو شدن با دشمنان و به عنوان استدلال بر حقانیت مکتب از آن استفاده می کردند و هیچ گاه از آن جدا نبوده اند، و با چنین حضوری، جایی برای تحریف آن وجود نخواهد داشت.
دعوت همه پیشوایان اسلام که همه یک زبان، مردم را به تلاوت و بررسى و عمل به همین قرآن موجود دعوت می کردند، نشان مىدهد که این کتاب آسمانى به صورت یک مجموعه دست نخورده در همه قرون از جمله قرون نخستین اسلام بوده است.
درباره این سایت